مقدمه

به نظر می رسد جهت بررسی روشهای تحقیق در طراحی ابتدا باید تعریف مبسوطی از طراحی، تحقیقات و دامنه ی تاثیرات این دو  بر یکدیگر به دست آوریم.

شاید بتوان گفت تعریف طراحی همواره از مباحث چالش بر انگیز درمیان نظریه پردازان این حوزه بوده است لیکن می توان نقاط مشترکی چند را در بین تعاریف گونه گون مشاهده نمود. جونز(1977) پس از بررسی نظریات الکساندر، آرچر، آسیموف، بوکر، فار، فیلدن و سایر نظریه پردازان آن دوره (دهه شصت) در تعریف عمل طراحی[1] به این نکته اشاره دارد که تمامی تعاریف مورد نظر متوجه نتیجه ای از این فرایند و ترکیب اجزاء آن هستند. در حقیقت عمل طراحی متضمن پرداختن به اجزاء و دستیابی به نتیجه ای مشخص است. به این ترتیب وی تعریف کلی برای آن ارائه می دهد که تمامی موارد زیر را در بر می گیرد:

عمل طراحی، ایجاد تغییرات بنیادین در ساخته دست بشر است.

به روشنی مشخص است که تعریف جونز (که از نخستین نظریه پردازان روش طراحی شناخته می شود) آنقدر کلی است که می توان تمامی زمینه های مهندسی، شیمی، پزشکی، رایانه، علوم انسانی و… را به آن نسبت داد. لیکن آنچه ما در این مقاله در پی آن هستیم تعریفی متناسب با محتوای آموزشی و پژوهشی طراحی است که بتواند دامنه ی عمل طراحی را در پژوهش طراحی نیز روشن نماید. به این منظور مشخصه ی تعریف طراحی باید حد اقل دارای موارد زیر باشد:

تعریف طراحی باید ارتباط آن با سایر زمینه های علمی را تعیین کند

تعریف طراحی باید تمامی زیر شاخه های خود را در بر بگیرد.

 براین اساس چاکرابارتی (2006)، به منظور تعیین روشهای پژوهش طراحی، تعریف طراحی را به صورت زیر بسط می دهد:

 طراحی عملی است که محصولی را به منظور پاسخگویی به نیاز افراد و یا قشر مقصد، از طریق اسناد بدست آمده در باره ی  نیازهای افراد، ایده های محصولات و فنآوری، توسعه داده و یا  بوجود می آورد.

 در این تعریف، محصول شامل تمامی موارد حقیقی و مجازی، نظیر محصولات مصرفی و خدمات می شود. از سوی دیگر تامین اسناد مربوط به نیازهای انسانها ،فنآوریهای مذکور و ایده های توسعه یافته آنها می تواند از طریق ارتباط مستمر با سایر زمینه ها نظیری مهندسی، پزشکی، جامعه شناسی، روانشناسی و … صورت پذیرد.

از آنچه گفته شد در می یابیم که عمل طراحی چیزی فراتر از طبیعت انسانی نیست. به این ترتیب فرایندی دانش-بنیان است (کروس، سیمون، چاکرابارتی،فریدمن). سیمون (1980) که خود بر سیستماتیک بودن فرایند طراحی تاکید دارد، خود معتقد است که طراحی علاوه بر وابستگی انکار ناپذیرش به دانش بشری، حاوی هدفمندی اجتماعی و شناختی نیز هست که در بستری پویا صورت می پذیرد. وی تاکید می کند که طراحی پدیده ای پیچیده و چند وجهی است که زمینه های : مردم، محصولات، فرایندها، اقتصاد خرد و کلان، دامنه ی وسیعی از ابزارها، دانشها، روشها و سازمانها را با یکدیگر درگیر می نماید.(سیمون 1980)

در سویی دیگر فرهنگ لغات مریام وبستر، تعریف تحقیق را اینگونه به دست می دهد:

به هر گونه فعالیت جستجوگرانه و موشکاقانه برای کشف و یا توصیف یک واقعیت، و یا اصلاح یک نظریه برای دستیابی به نظریات و قوانینی جدید در سایه ی اعمال سایر قوانین و نظریات ، اتلاق می شود.

همانگونه که اشاره شد، عمل طراحی خود بی تردید تحت تاثیر دانش بشری ست لیکن تعیین موقعیت تحقیقات طراحی شدیدا تحت تاثیر تعریف پژوهشگران از دانش طراحی[2] و روش طراحی[3] قرار گرفته است. بر این اساس کروس (2006) دانش طراحی را در سه تعریف می گنجاند:

Design Science-علم طراحی(با تاکید بر وجه طراحی)

Scientific Design- طراحی علمی

Science of Design- علم طراحی (با تاکید بر وجه علمی)

Scientific Design: یکسره متوجه تاثیر یافته های علمی بر طراحی است. ویلم(2000) در یک توصیف واضح اشاره می دارد که ” طراحی علمی، بکاربستن دانش علوم مدرن در مشاغل کاربردی است. یعنی طراحی باعث دیده شدن علم می شود.”

Design Science: هدف علم طراحی (با تاکید بر وجه طراحی) بر اساس نظریات بوکمینستر، گریگوری و هانسن، تعیین قوانینی برای اعمال طراحی و حدود توسعه ی آن است. با این تعریف می توان گفت وجه غالب علم طراحی همان سیستم طراحی است و آن را با توجه به سازمان و ساختار آن طبقه بندی و تحلیل می نماید. اختلاف علم طراحی با طراحی علمی تنها در این است که آگاهی حاصل از علم طراحی حاوی وجه علمی و وجه تکنولوژیک است در حالی که طراحی علمی تنها به وجه دانش علمی می پردازد. قابل توجه است که در وجه علمی طراحی علمی هر دو روش عقلانی و شهودی کاربرد دارد و در علم طراحی نیز اینگونه است.

Science of Design: کروس (1984) وجه غالب طراحی علمی (با تاکید بر وجه علمی) را مطالعه ی طراحی می داند. وی تاکید می نماید که دانشی که از این دو بدست می آید گونه گون است. در حقیقت science of design  دست پژوهشگر را در مطالعه ی بررسی طبیعت طراحی باز می گذارد.

 اکنون با اینکه میدانیم دانش طراحی حاوی چه اطلاعاتی است این پرسش مطرح می شود که نسبت طراحی به عنوان یک رشته، با آنچه که ما آنرا میان رشته می نامیم چیست؟ اهمیت پاسخ به این پرسش در این است که اگر بگوییم طراحی یک رشته ی مجزا است پذیرفته ایم که تحقیقات طراحی دارای فرهنگی منحصر به فرد است. از دیگر سو اگر بگوییم طراحی یک میان رشته است پس پذیرفته ایم که تحقیقات طراحی حاوی مجموعه ای از روشهای تحقیق از سایر رشته ها نیز هست. مثلا اگر بپذیریم که طراحی میان رشته ای است که علوم اجتماعی و رفتاری نیز در آن همپوشانی دارند پس روش تحقیق علوم اجتماعی و روانشناسی نیز در آن کاربرد دارد. کروس (2006) در مبحثی مجزا تاکید می کند که طراحی حاوی هر دوی اینهاست. توجیه او برای این استنتاج این است که عمل طراحی همواری حاوی دانشی طراحانه است که حتی با حذف دانشهای تکنولوژیک و علمی همچنان موجود است.

به این ترتیب دانش طراحی بطور همزمان از دو طریق کسب می گردد.

  1. تحقیقات طراحی که روشی منحصر به فرد را طلب می نماید.
  2. تحقیقات سایر زمینه های علمی که دارای روش تحقیقاتی خاص خود هستند.

تحقیقات طراحی

 نظریه[4]، ابزاری است که به طراح این امکان را می دهد تا به سمت هدفش پیش رود و تحقیقات طراحی مجموعه ای از روشها است که به طراح امکان استفاده از ابزار را می دهد.(فریدمن 2000)

اگر معنای تحقیقات را به “روش پرسیدن پرسشها” تقلیل دهیم در می یابیم که سایر روشهای تحقیق در سایر زمینه ها تنها روشهای منحصر به فرد پرسش از همان رشته و زمینه هستند. در این راستا در زمینه ی طراحی محصول نیز تحقیقات به سه دسته قابل تفکیک هستند (فریدمن2000):

  • تحقیقات بنیادین
  • تحقیقات کلینیکال(بالینی)
  • تحقیقات کاربردی

لازم به ذکر است که منافع اصلی تحقیقات طراحی برای طراح فراهم آوردن زمینه ای از دانشهای مورد نیاز وی برای یافتن بهترین راه حل ممکن است. این دانش خام شامل : اصول[5]، حقایق[6] و نظریه ها[7] است.

همانگونه که اشاره شد تئوریها ابزاری هستند که به طراح این امکان را می دهند تا از میان یافته های تحقیقاتش راه حل بهینه را گزینش نماید. در این مسیر یکی از اصلی ترین مشکلات طراحان تشخیص تحقیقات از کاربرد آن است.برخی طراحان به جای توسعه ی نظریه از کاربرد، خود تحقیقات را کاربرد تئوری تصور می کنند در حالی که تحقیقات روشی برای استفاده از تئوری برای بکار بردن دانش طراحی است.(فریدمن 2000)

فریدمن ادامه می دهد که آنچه که باعث این سوءتفاهم می گردد در حقیقت عدم درک تمایز دانش ضمنی از دانش عمومی طراحی است. دانش ضمنی[8] حاوی دانشی مطلقا تجربی است در حالی که دانش عمومی طراحی که از تئوری ها(نظریه ها) استخراج می شود عینی تر از تجربیات اولیه است. یعنی ساختیافته تر و منطقی تر است.

 اما چاکرابارتی  و همکارانش این نگرش بر تحقیقات طراحی را ناقص می داند. آنها در تحلیل نگرشهای موجود دو روش را ذکر می کنند. نگرش اول نگرش مورد نظر فریدمن، بچانا و گیل است که در آن تحقیقات طراحی به کاربرد آن منتج می گردد. نگرش دوم تحقیقات طراحی را پشتیبان خود طراحی می داند حال آنکه در این نگرش مشخص نمی شود که این پشتیبان چگونه حاوی دانش طراحی است که برای پشتیبانی از طراحی مستقلا به کار می رود؟ چاکرابارتی و همکارانش ضعف نگرش اول را در عدم توجه به ویژگیهای خود دانش طراحی می دانند و معتقدند تحقیقات طراحی با نگرش اول برای فهم محتویات خود طراحی راه حلی ارائه نمی دهد. و نگرش دوم برای دستیابی به راه حلی عملی ناقص است.  لذا ایشان راه حل سوم را ارائه می دهند که دارای ویژگی های زیر است:

  • فرمولبندی تمامی جنبه های پدیده ی طراحی ( و نه فقط وجه کاربردی آن)
  •  استفاده از ابزارهایی نظیر آموزش جهت پشتیبانی وجه کاربردی تحقیقات طراحی.

روش شناسی تحقیقات طراحی

 دانش طراحی برای دستیابی به مطلوب غایی طراح باید دو مرحله را طی نماید. مرحله ی اول تعیین روش تحقیق طراحی است که به درک و پشتیبای تحقیقات طراحی می انجامد. سپس تحقیقات طراحی دانش ادراک و پشتیبانی خود طراحی را فراهم می آورد که از آن طریق کاربرد و آموزش هدف طراحی امکان پذیر می گردد:

 

روش شناسی تحقیقات طراحی فرایندی است که عملکرد تحقیقات طراحی را افزایش می دهد و باید دارای ویژگیهای زیر باشد:

  • چارچوبی برای تحقیقات طراحی هم برای فرد طراح و هم تیم طراحی ارائه دهد.
  • به تشخیص زمینه های تحقیق، پروژه ها و برنامه های تعیین شده کاربردی و آکادمیک کمک نماید.
  • اجازه ی استفاده از سایر نگرشها و روشهای تحقیقات را بدهد.
  • خط مشی برنامه زیری سیستماتیک برای تحقیقات را تعیین نماید.
  • خطوط راهنمای تحقیقات سخت را تامین نماید.
  • به گسترش استدلالهای مستحکم کمک نماید.
  • همواره نکات و روشهای جدیدی به فرایند تحقیقاتی موجود بیافزاید.
  • به گزینش روشهای مناسب و ترکیب آنها با یکدیگر کمک نماید.
  • بستری را برای افزودن پروژه های تحقیقاتی و سایر برنامه ها از خارج از تحقیقات طراحی فراهم نماید.
  • بازتاب های ناشی از نگرشهای کاربردی را تشویق نماید.

شکل زیر مدل پیشنهادی چاکرابارتی را نمایش می دهد:

شکل 1 روش تحقیقات طراحی DRM چاکرابارتی 2006

نتیجه گیری

 دیدیم که تعریف دامنه ی تحقیقات طراحی متضمن تعیین دامنه ی دانش طراحی است. قدم اول در تعیین روش تحقیقات طراحی آگاهی از این نکته است که آیا دانش طراحی تحقیق پذیر هست یا خیر. در صورتی که دانش طراحی را به صورت Science of Design تعریف نماییم دانش طراحی حاوی علم، هنر و آگاهی طراحانه است. این آگاهی طراحانه منحصر به فرد است و همان چیزی است که وجود روش شناسی تحقیقات طراحی را به یک الزام بدل می نماید. چرا که باید دامنه ی علم طراحی و تحقیقات برای پدیده های میان رشته ای را از محتوی منحصر به فرد طراحی (آگاهی طراحانه) تفکیک نمود.

لذا مشخص شد که تحقیقات طراحی خود دارای روش شناسی منحصر به فردی است که پس از ایجاد فهم مسئله، به پشتیبانی آگاهی طراحانه می پردازد و این کار را تا به آنجا ادامه می دهد که طراحی به مرحله ی کاربردی و تعلیمی دست یابد. در حقیقت هدف غایی تحقیقات طراحی نه تنها دست یابی به نظریه (تئوری) طراحی است بلکه ارائه ی راهکاری عملی برای ایجاد محصولی کاربردی نیز هست. به این ترتیب می توان دریافت که استفاده از روشهای تحقیق سایر علوم نظیر علوم رفتاری، علوم شناختی، روانشناسی و… هیچگاه طراح را به غایت مطلوب وی نمی رساند بلکه در مرحله ی اسناد تشخیص نیاز قشر مقصد رها می سازد.


[1] Designing

[2] Design Knowledge

[3] Design Method

[4] Theory

[5] Principles

[6] Facts

[7] Theories

[8] Tacit Knowledge

———-

منابع

  • Chakrabarti, A., Blessing, L., DRM, A Design Research Methodology, Springer Pub., London, 2009,
  • Cross, Nigle, Designerly Ways of Knowing, Springer Pub., London, 2006,
  • Friedman, K. (2003) Theory construction in design research: criteria: approaches, and methods. Design Studies Vol 24 No. 6,
  • Friedman, K., Creating design knowledge: form research into practice, IDATER 2000, Loughborough University, United Kingdom
  • Jones, J. Chris, Design Methods, Wiley, London, 2nd ed., 1992,
  • Michel, Ralf , Design Research Now, Berghauser Berlag AG, 2007

6 پاسخ
  1. المیرا
    المیرا says:

    با سلام و خسته نباشید…خیلی ممنون از مطالب خوبتون…میخواستم بدونم میشه رفرنس ها رو دقیق تر بدین که بدونم چه صفحه هایی از هر کدوم از کتابها درباره این مطالب صحبت کردن؟چون منابع انگلیسی و بصورت کتاب هستن خوندن کاملش سخته…اگه شماره دقیق صفحات منابع رو بگید خیلی ممنون میشم

    پاسخ
    • مصطفی توحیدی فر
      مصطفی توحیدی فر says:

      سلام کار سختی از من خواسید چون این مقاله رو خیلی وقت پیش نوشتم و الان حضور ذهن ندارم.
      اگر ممکنه دقیقتر بگید کدوم ارجاع را میخواهید تا من بتونم کمکتون کنم.
      موفق باشید

      پاسخ
  2. محمد
    محمد says:

    سلام
    آیا روش تحقیقی به نام design research وجود دارد؟ و اگر جواب مثبت هست مختصر توضیحی در این رابطه بفرمایید لطفا
    همچنین به نظر شما برای تحقیقاتی که قرار هست در رابطه با یک مفهوم جدید و نو به تئوری پردازی بپردازه و مطلب ریادی در رابطه با اون وجود ندارد چه روشی را پیشنهاد می دهید؟

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *